Spondylolisthesis
اسپوندیلولیستزس اصطلاحی است که به جابجایی خودبخودی یک مهره کمری بر روی مهره تحتانی آن اطلاق می شود . معمولا جابجایی به طرف قدام است اما ممکن است خلفی نیز باشد.
علت
سه علت زمینه ساز برای این بیماری وجود دارد :
1-مالفور ماسیون های مادر زادی زوائد مفصلی ( نادر )
2- اسپوندیلولیزیس ( نقصی در قسمت اینترآرتیکولاریس قوس عصبی )
3- استئوآرتریت مفاصل خلفی (Facet)
پاتولوژی
در حالت طبیعی ، مفصلی فوقانی با زوائد مفصلی تحتانی از جابجایی جسم مهره به سمت جلو ، جلوگیری می نماید . در اسپوندیلولیستزیس این مکانیسم محافظتی از بین می رود و اتصالات دیسک بین مهره ای به تنهایی برای حفظ امتداد (alignment) اجسام مهره ای کافی نیست .
در نوع اول که نادرترین نوع است جابجایی مادرزادی می باشد . مفاصل بین مهره ای خلقی ناپایدارند زیرا زوائد مفصلی به طور مادر زادی دچار مالفورماسیون بوده و یا حتی وجود ندارند . بنابراین نمی توانند از جابجایی قدامی ستون مهره ها جلوگیری نمایند . محل این نقص بیشتر در مفصل لومبو - ساکرال است . ممکن است جابجایی شدید بوده و از آنجا که کل مهره به طور کامل و به همراه قوس عصبی آن جابجا می شود . ممکن است دم اسب گیر افتاده و علایم نورولوژیک شدیدی ایجاد نماید .
در نوع دوم که شناخته شده ترین نوع می باشد وجود نقص در قوس عصبی مهره موجب جدا شدن دو نیمه آن می شود. جسم مهره به همراه پدیکول ها و زوائد مفصلی فوقانی آن ( و تمامی مهره های روی آن ) به جلو می لغزد . معمولا محل گرفتاری در مهره پنجم کمری و گاهی در مهره چهارم کمری است . ممکن است بویژه در دوران نوجوانی جابجایی بتدریج افزایش یافته و گاهی به میزان شدیدی برسد . احتمال دارد آسیب مختصری به یکی از اعصاب خروجی وارد آمده و علایم سیاتیکی ایجاد شود اما علیرغم شدید بودن جابجایی استخوان در این نوع اسپوندیلولیستزیس ، ایجاد ضایعه عصبی شدید در دم اسب (Cauda equina) نادر می باشد .
در نوع سوم اسپوندیلولیستزیس که نسبتا شایع است مفاصل بین مهره ای خلفی (facet)
در نتیجه استئوآرتریت وتخریب غضروف مفصلی ( که برای نگهداشتن سطوح مفصلی ضروری است ) ناپایدار می شود .
این ضایعه می تواند در هر سطحی از مهره های کمری ( بیشتر بین مهره های چهارم و پنجم کمری ) ایجاد شود. در این نوع ، گاهی جابجایی مهره ای بیشتر خلفی است تا قدامی . اما در هیچ موردی جابجایی شدید نبوده و وجود اختلال نورولوژیک غیر معمول است . آسیب دیسک بین مهره ای در محل لغزش مهره ای اجتناب ناپذیر بوده و ممکن است پرولاپس دیسک ایجاد شود .
علایم بالینی
علایم بالینی اسپوندیلولیستزیس متغیر می باشد . این علایم تا حدودی بستگی به ماهیت آسیب وارد شده و میزان جابجایی دارد . بنابراین در مواردی که اسپوندیلولیستزیس ناشی از نقص تکاملی زوائد مفصلی یا نقص در قسمت اینترآرتیکولاریس باشد ، بیمار در سنین نوجوانی یا ابتدای دوران جوانی قرار دارد . در حالی که جابجایی ناشی از استئوآرتریت مفاصل به صورت مشخصی پس از سنین میانسالی دیده می شود . در برخی موارد ، تغییر شکل کاملا بی علامت است . در موارد علامت دار ، بیماری به صورت درد مزمن پشت همراه با علایم سیاتیکی یا بدون آن ظاهر می شود . بیشترین میزان درد پشت به هنگام ایستادن ایجاد می شود .
در معاینه اغلب یک حالت پله مانند در بالای ساکروم قابل دیدن یا لمس کردن است . علت این حالت جابجایی قدامی ستون مهره ها بوده و فقط هنگامی مشخص می شود که جابجایی شدید باشد . حرکات مهره ها فقط اندکی محدود شده یا آنکه اصلا محدود نمی شود . هنگامی که جابجایی شدید باشد ستون فقرات به سمت جلو آمده و ممکن است تنه مهره های کمری در معاینه دیوار شکم قابل لمس باشد . در معاینه اندام تحتانی تحت فشار قرار گرفتن یک ریشه سیاتیکی اغلب موجب محدودیت بالا آمدن پا به طور مستقیم (Straight leg raising یا SLR) می شود .گر چه اختلالات شدید نورولوژیک نادر می باشد .
تظاهرات رادیوگرافیک
با رادیوگرافی می توان جابجایی را مشاهده نمود . نماهای لترال و ابلیک نشان می دهند که در قوس عصبی وجود دارد یا خیر .
درمان
هنگامی که اسپوندیلولیستزیس بدون علامت باشد نیازی به درمان ندارد . درمان غیر جراحی شامل استفاده از یک کرست کمری با اندازه مناسب است که اغلب برای برطرف نمودن علایم معمولی بیماری کافی بوده و بایستی پیش از در نظر گرفتن جراحی مورد استفاده قرار گیرد .ورزش های ویلیامز و فیزیوتراپی نیز اغلب باعث کاهش درد می شوند.
استفاده از روش های جراحی فقط هنگامی قابل توجیه است که ناتوانی ناشی از درد پشت یا اختلالات نورولوژیک شدید باشد . جراحی شامل آزاد کردن اعصاب کشیده یا تحت فشار و متصل کردن قسمتهای گرفتار ستون فقرات ( آرترودز ) است .