دنده گردنی
![دنده گردنی , دنده اضافی , گردن درد , TOS دنده گردنی , دنده اضافی , گردن درد , TOS](http://www.drrahiminejad.com/Files/MyDocuments/Image/20167103455cervical rib3.jpg)
دنده گردنی حاصل رشد مادرزادی بیش از حد استخوانی یا فیبری زائده دنده ای مهره گردنی هفتم می باشد . این وضعیت در بعضی موارد بویژه در جوانان موجب بروز اختلالات نورولوژیک یا عروقی در اندام فوقانی می شود .
پاتولوژی دنده گردنی
![دنده گردنی , دنده اضافی , گردن درد , TOS دنده گردنی , دنده اضافی , گردن درد , TOS](http://www.drrahiminejad.com/Files/MyDocuments/Image/20167103933CERVICAL RIB4.jpg)
رشد بیش از حد زائده دنده ای می تواند یکطرفه یا دو طرفه باشد . این ضایعه می تواند به هر اندازه ای باشد . از یک برجستگی کوچک استخوانی که اغلب با یک دنباله فیبرو همراه است تا یک دنده کامل . شریان ساب کلاوین وتنه تحتانی شبکه بازویی بر روی دنده قوس می زند . در برخی موارد تنه عصبی بر روی دنده , تحت فشار قرار گرفته و آسیب می بیند . در این موارد تظاهرات عصبی ظاهر می شود . تظاهرات عروقی نیز احتمالا به طور مشابهی در اثر وارد آمدن آسیب به شریان ساب کلاوین ایجاد شده ناشی از فرستادن آمبولی های مکرر به عروق محیطی اندام فوقانی است .
علایم بالینی دنده گردنی
دنده گردنی در اکثر موارد بی علامت است . در صورت وجود , علایم معمولا در ابتدای دوران بلوغ ظاهر می شوند . علایم ممکن است به صورت نورولوژیک , عروقی یا ترکیبی از هر دو باشد . تظاهرات نورولوژیک شامل علایم حسی و حرکتی می باشند . علایم حسی شامل درد و پاراستزی در ساعد و دست می باشد که در سمت مدیال ( اولنار) مشخص تر بوده و اغلب با تغییر دادن وضعیت بازو به طور موقت برطرف می شود . علایم حرکتی نیز به صورت ضعف پیشرونده دست به همراه اشکال در انجام حرکات ظریف است . در معاینه معمولا ناحیه ای در ساعد یا دست وجود دارد که دچار اختلال حسی - گاهی به صورت بی حسی کامل - می باشد . ممکن است تحلیل عضلات تنار یا عضلات interosseous و هیپوتنار وجود داشته باشد . تظاهرات عروقی از سیانوز ساعد و دست تاگانگران انگشتان متغیر است . نبض رادیال ممکن است ضعیف بوده یا آنکه وجود نداشته باشد .
تظاهرات رادیوگرافیک دنده گردنی
![دنده گردنی , دنده اضافی , گردن درد , TOS دنده گردنی , دنده اضافی , گردن درد , TOS](http://www.drrahiminejad.com/Files/MyDocuments/Image/2016710370cervical-ribs2.jpg)
رادیوگرافی دنده غیر طبیعی را نشان می دهد . در صورتی که اندازه آن کوچک باشد به بهترین شکلی در نماهای مایل دیده می شود . در موارد مشکوک به انسداد عروقی به آرتریوگرافی نیاز است .
درمان دنده گردنی
درمان بستگی به شدت علایم و نشانه های بیمار دارد . در موارد خفیف فیزیوتراپی به صورت ورزش های مناسب برای بهبودی توان عضلات بالا برنده شانه کافی می باشد .
![دنده گردنی , دنده اضافی , گردن درد , TOS, ورزش گردن , TOS exercises دنده گردنی , دنده اضافی , گردن درد , TOS, ورزش گردن , TOS exercises](http://www.drrahiminejad.com/Files/MyDocuments/Image/20167105555TOS EXERCISE3.jpg)
در مواردی که علایم نورولوژیک یا عروقی کاملا مشخص بوده و بویژه اگر شدت این علایم رو به افزایش باشد می توان استفاده از عمل جراحی را توصیه نمود . ابتدا عضله اسکالن قدامی باز می شود . در صورتی که این عمل نتواند موجب برداشته شدن فشار از روی عصب تحتانی شود بایستی اسکالن میانی را باز نموده و دنده غیر طبیعی را برداشت . پیش از آن که تغییرات غیر قابل برگشت در اندام ایجاد شود می توان انسداد شریان ساب کلاوین را با پیوند وریدی ترمیم نمود .
نکته مهم :
گاهی تظاهرات نورولوژیک مشخص کننده دنده گردنی در مواردی ایجاد میشود که هیچگونه اختلال استخوانی وجود ندارد.این موارد می تواند بدلیل گیر افتادن اعصاب بین اولین دنده و کلاویکل ( costoclavicular ) و یا بین دنده اول و عضله اسکالن قدامی ایجاد شود. در این موارد بایستی عضله اسکالن قدامی و اسکالن میانی را باز نموده و شبکه بازویی را در معرض دید قرار داد. در صورت لزوم می توان دنده اول را نیز برداشت.
![TOS , thoracic outlet syndrome , دنده گردنی , درد گردن , گردن درد](http://www.drrahiminejad.com/Files/MyDocuments/Image/2016711220tos.jpg)
بطور کلی وجود اینگونه علایم نورولوژیک یا عروقی که بدلایل متفاوتی میتواند ایجاد شود را Thoracic outlet syndrome می گویند.که به سه دسته کلی تقسیم بندی می گردد:
![دنده گردنی , دنده اضافی , گردن درد , TOS دنده گردنی , دنده اضافی , گردن درد , TOS](http://www.drrahiminejad.com/Files/MyDocuments/Image/20167103845TOS4.jpg)
1) نوروژنیک ( neurogenic TOS ) با درگیری ترانک تحتانی شبکه بازویی که در نوار عصب و عضله یافته های درگیری شبکه بازویی وجود دارد.که افت دامنه عصب حرکتی مدیان و عصب حسی اولنار از مشخصه آن می باشد و در معاینه نیز ممکن است آتروفی عضله تنار و در موارد کمتر هیپوتنار مشاهده گردد.
2) عروقی ( vascular TOS )با درگیری شریان ساب کلاوین و از بین رفتن یا ضعف نبض رادیال مشخص میشود.
3) مبهم ( disputed TOS ) در این حالت بیمار علایم مربوطه همچون پارستزی را دارد اما در گیری عروق یا شبکه بازویی بطور مشخص دیده نمی شود. در این موارد، درمان بصورت کانسرواتیو می باشد و جراحی ،اغلب سبب چسبندگی و بدتر شدن علایم می گردد.